”مهمان هایی با کفش های لنگه به لنگه” در کتابخانه مرکزی شهرستان قدس نقد و بررسی شد

”مهمان هایی با کفش های لنگه به لنگه” در کتابخانه مرکزی شهرستان قدس نقد و بررسی شد

”مهمان هایی با کفش های لنگه به لنگه” در کتابخانه مرکزی شهرستان قدس نقد و بررسی شد

نشست نقد و بررسی کتاب “مهمان هایی با کفش های لنگه به لنگه” با حضور نویسنده و منتقد کتاب در کتابخانه مرکزی شهرستان قدس برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران، به همت اداره کتابخانه های عمومی شهرستان قدس، کتابخانه مرکزی و سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری قدس، نشست نقد و بررسی کتاب “مهمان هایی با کفش های لنگه به لنگه” نوشته محمد دهریزی و اسماعیل الله دادی با حضور محمد دهریزی یکی از نویسندگان اثر، امیر حسین زنجانبر منتقد اثر، سیده فهیمه اطهری رییس اداره کتابخانه های عمومی، سمیه مافی مسئول بسیج جامعه زنان ناحیه مقاومت بسیج، خدادوست رضایی از جانبازان دفاع مقدس و جمعی از علاقه مندان به کتاب و کتابخوانی در کتابخانه مرکزی شهرستان قدس برگزار شد.

در ابتدای نشست مجری برنامه ضمن معرفی نویسندگان کتاب “مهمان هایی با کفش های لنگه به لنگه” گفت: این کتاب در قالب  ۲۹داستانک طنز برای گروه سنی کودک و نوجوان نوشته شده است و نگاهی متفاوت به زندگی و اتفاقات جانبازان جنگ تحمیلی دارد. مثال هایی عینی که شاید کم تر به آن ها توجه می کنیم و گاهی اوقات خیلی گذرا با آن ها مواجه می شویم.

وی افزود: در این مجموعه داستانک سعی شده که جانبازان را به دور از توپ و تانک و خشونت نشان دهد و به نوعی تصویر سازی ذهنی زیبایی از مهربانی، رشادت، صبر و ایثار رزمندگان جنگ به نمایش و نگارش درآورند؛ در بعضی داستانک ها معلولیت جانبازان را به مزیت تبدیل کرده که طنز خاصی به ماجرا داده است.

سپس محمد دهریزی، یکی از نویسندگان کتاب اظهار داشت: ادبیات در حوزه کودک و نوجوان در زمانهای گذشته به لحاظ نگرش نظری، رشد نیافته بود و نویسنده خود برای داستان های کودکان و نوجوانان موضوع طرح می کرد، اما امروزه به دلیل رشد فکری این قشر از جامعه نویسنده حق تحمیل ندارد.

وی افزود: یکی از چالش ها در حوزه بیان ادبیات جنگ برای کودکان این است که آیا باید درباره جنگ بنویسیم یا نه؟ به نظر من جنگ بخشی از تاریخ میهن ماست و بیان آن ارزشمند است و ما در این کتاب سعی کرده ایم شرایط جسمانی و روحیه سرزندگی و پویایی جانبازان را بیان کنیم.

دهریزی گفت: وقتی نویسنده در جلسات نقد و بررسی کتاب با حضور خوانندگان قرار می گیرد قلم، فکر و نگاه به آینده خوانندگان واقعی سنجیده می شود و حتی فکر و نقد مخاطب تراز نویسندگی یک نویسنده را می سنجد و در کنار آن سلیقه کودک و نوجوان مورد سنجش قرار می گیرد.

در ادامه امیرحسین زنجانبر، منتقد کتاب تصریح کرد: به علت داستانک بودن فرصتی برای پرداختن به تعداد بیشتری شخصیت وجود ندارد. داستانک ها در نزدیکترین زمان اوج داستان شروع می شود و به یک موضوع پرداخته می شود اگر غیر از این باشد آن جذابیت خود را از دست خواهد داد.

سپس حاضرین به بیان دیدگاه های خود درباره کتاب پرداختند؛ شهین کریمی از خوانندگان حاضر در نشست که خود مربی مدرسه ابتدایی بود در کنار تقدیر و تشکر در ارتباط با کتاب گفت: کتاب بسیار ساده و روانی بود اما ای کاش تصویرگر کتاب نیز در جمع حضور می داشت زیرا کتابی که قصه خوبی داشته باشد اما اگر تصویرگری مناسبی مخصوصا برای گروه سنی کودک و نوجوان نداشته باشد زیاد جالب نخواهد بود اما با همه این تفاسیر کتاب خوب و دلنشین بود.

فرحناز خواجوند خواننده دیگر با توجه به اینکه خود نیز دوران جنگ را درک کرده بود گفت: نویسندگان این کتاب شرایط جسمی جانبازان را با توجه به شرایط جسمانی دشوار به تصویر و قلم درآورده اند و آنها همچنان در جامعه حضور پررنگ دارند. جانبازان در جامعه ما مظلوم واقع شدند و انسان با خواندن کتاب احساس می کند که در کنار جانبازان حضور دارد.

این خواننده کتاب ادامه داد: به نظرم باید کتاب هایی از این دست نوشته شود زیرا خود فرزندی دارم که وقتی یک فردی را می بیند که عضوی از بدن خود را ندارد فکر می کند که او از بدو تولد اینچنین شرایطی داشته که بعد از صحبت با او متوجه امر می شود ولی نیاز هست که در کتاب های کودک و نوجوان مسائل جنگ بیشتر بازگو شود.

وی همچنین شعرذیل را درباره کتاب سروده بود:

کتاب مهمان هایی با کفشهای لنگه به لنگه

اثرجاوید از خاطرات جنگ وجبهه

یادگاری های های هشت سال دفاع ازمیهن

امروز شده کتاب  داستانی در دست تو ومن

دست وپای همه در جبهه جا مانده

تکه ترکش ها در بدن ها جامانده

من از کنده شدن پای رضوانی ترسیدم

چون نمی دانستم پای اوهم در جبهه جامانده

کوه می رفتند با پاهای جامانده

می بردند مسابقه را سرباز وفرمانده

چون هردو دست وپاهاشان درجبهه جامانده

جوادعادل ترین فامیل چشمش در جبهه جامانده

بستنی وتکاور،پهلوان پنبه و پشمک

همه ازجبهه وجنگ جامانده

کاش می نوشتی هنوز تکه استخوانی وپلاکی درجبهه ها جامانده

حسرت دیدار در چشمان مادرجامانده

خندیدیم به داستانک های طنز کتاب

اما در دل من هنوزغمی بی پایان جامانده

 نویسنده در این ارتباط بیان کرد: جانبازان ما در جامعه به درستی شناخته نشده اند. در ارتباط با سوژه های کتاب ۷۰ سوژه نوشته شده بود که از بین آنها پس از پالایش کتاب با ۲۹ داستانک بسته شد. ما هم مانند شما در کوی و برزن جانبازان را می بینیم و هیچ کدام از شخصیت‌های کتاب واقعی نیستند بلکه حاصل تخیل ماست اما سعی کرده ایم که با واقعیت تطبیق دهیم، واقعی نیست اما واقعیتی است که بیان شده است.

زینب محمدی خواننده نوجوان دیگر که با کتاب و کتابخوانی مأنوس است گفت: زمانی که نویسنده به سمت ادبیات کودک و نوجوان می رود باید به این درک مشترک با نوجوانی که در جایگاه سنی خود است رسیده باشد و احساس کند که با تک تک کلماتی که بیان می کند بتواند ارتباط عمیق خود را با مخاطب برقرار کند. در این کتاب به جانبازان پرداخته شده است اما در حوزه ادبیات کودک و نوجوان جای خالی ادبیات دفاع مقدس را به عینه می توان احساس کرد و این خیلی تحسین برانگیز است که به این موضوعات پرداخته شده است و آنها با وجود شرایط زندگی و جسمی همیشه با روحیه شاد و خندان در جامعه حضور دارند. نکته دیگر، نویسنده در کتاب باید به این حد از توانایی رسیده باشد که سخن خود را در داستانک کوتاه بازگو کند بدون اینکه بخواهد صفحات زیادی را اشغال کند و این در بعضی از داستان ها مشاهده نمی شد و اطلاعاتی که نویسنده دارد در کنار زبان که عنصر ارتباطی است این را به درستی بیان نکرده که آیا مشکلاتی که جانباز جامعه امروز ما دارد ۲۰ سال دیگر نیز خواهد داشت که این در داستان احساس نمی شد.

نویسنده در این ارتباط گفت: نویسندگان برای کار خود هدف گذاری می کنند و به بخش های متفاوت از زندگی می پردازند که در این کتاب هم به شرایط خاص جسمانی آنها پرداخته شده است و اینکه با وجود مشکل جسمی این انسانهای ارزشمند و فداکار در جامعه همچنان پویا و فعال حضور دارند و ما سعی کردیم زندگی آنها را با چاشنی طنز بیان کنیم ‌در کنار آن خیلی از داستانک‌ها این قابلیت را دارند که طنزشان جدی تر بیان شود.

مریم حبیبیان ازخوانندگان کتاب با اشاره به جذابیت مقدمه کتاب شعری که درباره کتاب سروده بود را خواند.

ازچه گویم از داستانهای معمایی

یا از دردها وپشتکارها ومهرآوایی

آنان که دست ندارندوپا آزرده اند

یاکه شیرند وازبس ماهرند

درد ترکش ها و بمب ها وتفنگ

این دردها نیاوردآنان را به تنگ

داستان هایی که خاطره اند از کتاب

مهمانهای یک پا وعشق ناب

عشق جنگ آنان را نکرد کافر

کافرهمه را به کیش خود خواند از ظاهر

از شهیدها گرفته تا سرباز

از سربازها گرفته تا جانباز

از قصه املا گرفته تادربست مجانی

همه را با آه وسوز نوسته اند درآنی

در پایان مراسم از شرکت کنندگانی که بهترین نقد و نظررا درباره کتاب ارائه کردند تقدیر شد